رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی
آخرین مطالب

بگذشتم و بگذشت مرا

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ
رویا های تنهائی - بگذشتم و بگذشت مرا
عکس عاشقانه تنهایی

وقــــت رفتن نشـــــنیدم کــه مرا یاد کـــنی

تو که شیـــــرین منـــــی یــاد ز فرهاد کنـی


سوختم چون بــــشنیدم که زمن بگسستی

پیش چشمم به رقیبم به خوشی بنشستی


لاله گون شـــــد همه جانم ز جفـــاکاری تو

چشـــــم امــــید ندارم بـــــه وفا داری تــــو


رفتــــــم از خاطـــــر تو یاد ز مجــــنون نکنی

یاد ایـــــن بیکسِ آواره ی دلــــــخون نکـــنی


منکه بگذشتم و بگذشت زمن هرچه که بود

لیک این رســــــم وفا با منِ بیچــــاره نـــبود


تا"رسا" هست وقلم هست غمی نیست مرا

چون دلش سوخته داند که چه سوزیست مرا




  • گیتی رسایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی