رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

جانان من

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۲۵ ق.ظ

Beginnings (1/250) | Flickr - Photo Sharing!



باز دیشـــــــــب دل هوای کــــوی جانان کرده بود


نیمه ی شب آرزوی دیدن رخسار جانان کرده بود


او نمـــــــیداند. جــــواب اشک و آهش. خــنده بود


زین سبب دیشب سفر در کوی جــــانان کرده بود


روز شــــــــرم از آفتاب و دیـــده ی بیگــــــانگان


لیک او هر شب هوس در لعــل جانان کرده بـود


گاه و گه کاود بهر گوشه کنــــــــاری بی نصیب


در دل شب جان خود قـــــــربان جانان کرده بود


گرچه بشکستــــــــــه دل من بی ترحم نزد خلق


باز دل . من را فدای چـــــــشم جانان کرده بود


تا به کی باید "رســـا" لب را فرو بندد به عذر؟


این دل دیوانه خوارم نزد   جـــانان کرده بود


گیتی رسائی

  • گیتی رسایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی