رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

چون کبوتر

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ق.ظ


من چنان غرقم و در خویش گُمَم


که دلم بَهرِ خودم میسوزد


کاش میشد بِبُرَم از منِ خویش


کاش میشد که فراموش کنم بودن را


کاش میشد که دگر باره دَمی


آن خودی را که رها از خویش است


آن خودی را که به بیگانه چوخودنزدیک است


من فراموش کنم


یاکه من

کاش میشد شکنم پیله ی خویش


قابِ یکتائی خود را شِکَنَم


چون کبوتر بشوم


رقص کنان در امواج


چون شراری نفروزم در  خویش


همچو خورشید جهانی بشوم


از خودم دور شوم


چون کبوتر


گیتی رسائی

  • گیتی رسایی

نظرات  (۱)

لایک
قشنگه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی