عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنهانی
چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ب.ظ
عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنــــــهانی
که پنهان کردنٍ یک عشق یعنی اوج ویـــــــرانی !
دلم رنج عجــــــیبی مــی برد از دوری ات ، اما
نجابت می کند ماننـــــد بانو هــــای ایرانی ...
تحـــــــــمل کردن این راز از من زن نمــی سازد !
که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی
غمت را می خورد هر شب دل نازک تر از شیشه
تو سنگــی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی !!
مرا باور کنـــــــی ، شاید ، به راه عـشق برگردم ...
نه از این دســـت باورهای مردم در مــــــسلمانی!
" عزیزم دوستــــت دارم " ، غم این جمله را دیدی؟
تفاوت دارد ایــــــن سیلاب با شب های بارانی ...!
سها حیدری