رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

آفتابین روز

پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ

Ovando


آفتابین روز هم ، روح مـــرا روشــــــن نکرد


روی گل با هیچ رنگی دیده را روشن نکرد


کاش آسان بود دل دادن چو دانه  زیر خاک


چشم دل را عشقِ دیدار صباروشن  نکرد


گیتی رسائی

نظرات  (۲)

  • مهدی مهدوی
  • خوب بود.
    پاسخ:
    سپاس از حضورتون لطف میکنید
    با گریه به دنیا می آیی، اما چنان زندگی کن که با خنده از دنیا بروی
    پاسخ:
    سلام نیلوفر جان چه سایت پر و پیمونی امیدوارم با اینهمه فعالیت حسابی موفق بشی اونطور که خستگی از تنت در بیاد . این کامنتت منو یاد یک شعر خیلی خیلی قدیم انداخت

    یاد دارم که وقت آمدنت / همه خندان بُدند تو گریان/ آنچنان کن که موقع رفتن / همه گریان شوند  تو خندان

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی