می ترسم
پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۰۸ ب.ظ
"خداوندا"
مرا تنها تو مگذارم ، که من از نیش می ترسم
نباشد باکم از عقرب، ولی از میش می ترسم
ندادند عاشقی یادم، درون پیله پیچیدم
شدم خود همچنان ماری، ز زهر خویش می ترسم
شنیدم عاقلی میداد پندم بهر دلداری
من ازاو زینهمه بیهوده غمخواریش می ترسم
ندیدم مهربانی بی غرض دراین جهان هرگز
درین ویرانه از یاهوی هر درویش می ترسم
غلط پنداشتم یارب گریزانم من از هستی
بهرچه داده ای شکرت ولی زین بیش می ترسم
زبس بارکسان بردم به حکم رسم انسانی
دگر از رحم کردن بهر هردل ریش می ترسم
"رسا" گفتا صبوری کن به تنهائی که شیرین است
که من از مسلم و از یار کافر کیش می ترسم
#گیتی_رسائی
- ۹۶/۰۶/۱۶