راشد توئی
شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۲۰ ق.ظ
بی حد خدای همچو مرا آفریده است
چون من بسی اسیر و دل آزرده دیده است
تابم چو رفته است درین بیقرار گاه
بس فریاد کرده ام و او شنیده اســت
شاید که دلخوش است به پایان کارخویش
ما غافلیم و او به جبران رسیده است
گر راه را به غلط رفته ایم ما
راشد چو اوست ، خط و نشانی کشیده است
یارب بس است اینهمه برما مگیر سخت
جانی که داده ای به لب ما رسیده است
هرروز با سئوالی و هر روز باغمی
این آزمایشان تو پایان ندیده است؟
گفتی که اشرف همه ام بر زمین تو
این مدعاست ، گو چه کس آنراخریده است
اندر خیال خام چه شب روز کرده ایم
آهوی عمر ماست که از ما رمیده است
دیگر"رسا" منال که از ما گذشته است
بگذر که گفته اند زپسِ شب سپیده است
#گیتی_رسائی
- ۹۶/۰۶/۲۵