آئینه خوانی
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۱۱ ق.ظ
خیالت باز می گردد جوانی؟
همان شور و همان یاران جانی؟
بیا با تو بگویم ، با تو این راز
نیاید آنچه رفته پیش ما باز
برو در آینه بر خود نظر کن
اگر بودی همان ما را خبر کن
زمان آرام سوزاند پرت را
به طوفان بسپرد خاکسترت را
درین سوداگری بازنده ای تو
مشو غره به خود تابنده ای تو
جوانی رفته فکر عاقبت باش
وگرنه ، حرف آخر باشدت، کاش
بجای عشق در دل بین چه غوغاست
که امروزت همان دیروز فرداست
نشانی از جوانی نیست پیدا
خرابه مانده از آن کاخ بر جا
"رسا" دل کنده از این زندگانی
شده استاد در آئینه خوانی
#گیتی_رسائی
- ۹۶/۱۲/۲۲