گرفتی اختیار دل ز دستم
شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۴۳ ق.ظ
دلت خوش، گرچه ما را میفریبی
به درد بی دوای ما طبیبی
شدی آتش بسوزانی دلم را
به باد غم دهی خاکسترم را
دهی امید و عقلم را ربائی
بری در باغ سبز و کهربائی
به ذهن تشنه کوثر را نشانی
زبان بازی کنی تا میتوانی
گرفتی اختیار دل ز دستم
چنان کردی که من از خود گسستم
چو دستاویز گشتم، شاد گشتی
به قصد ضربه ی آخر نشستی
ولی ای بی خدا ، ما را خدا بود
برای دردمندان او دوا بود
به یک دانه اسیر دام گشتی
درین دادو ستد ناکام گشتی
ندانستی "رسا" دارد خدا را
رها هرگز نکرد او مبتلا را
#گیتی_رسائی
- ۹۷/۰۲/۲۲