توهم
شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۵۴ ب.ظ
هرچه داده قضا به ما درد است
درد دارم، دوا نمی خواهم
وعده ی دوزخم بده زیرا
من بهشت ترا نمیخواهم
********
آسمان هم دگر برای چو من
داستانیست مثل بودن من
بخدا خسته ام ازین بودن
همه هستند بهر سودن من
********
پر بود این جهان رنگارنگ
من متاع اجل خریدارم
در جهان بودنم چو تکراریست
از شب و روز و صبح بیزارم
********
می زیم در کمال بی عاری
آمدن هست و بود اجباری
این عدالت نبود اندر دهر
اختیار تو باشد اجباری
********
گفت یاری به مهر در گوشم
تو مگر درد ِ بیش و کم داری؟
بار دیگر "رسا" توهم زد
با قضا و قدر چه کار داری؟
#گیتی_رسائی
- ۹۷/۰۷/۲۸