رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

غم هنگام پیری

يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۶ ب.ظ


به یادت هست روزی روزگاری؟


کنارت داشتم صبر و قراری؟


دلم با درد و غم کی آشنا بود؟


به چشمانت نگاهم مبتلا بود


صدایت بود آهنگ و سرودم


نگاهت بود گرمای وجودم


دمی بی تو نبود اندر خیالم


نفس در سینه ام میشد وبالم


دریغا رفت همچون بادِ سَرسَر


گل باغ جوانی گشت پرپر


کنون دارم غمِ هنگام پیری


بدست خاطراتم . چون اسیری


خوشا آنکس که مُرد اندرجوانی


نشد بار دلش این زندگانی


به هرساعت هزاران غم ببینی


ازین گلشن بجز ماتم نچینی


"رسا" پیران به سینه زرد رنگند


به زیر چرخ گردن خرده سنگند


#گیتی_رسائی

  • گیتی رسایی

نظرات  (۱)

سلام 
خوبی خانم  گیتی  بعد مدتها!!
چقدر غمگین نوشتید!!
درسته هرچه سن بالاتر میره ادم  با نگاهی غمناک تر به گذشته فکر میکنه!!
ولی خب چه میشه کرد عمر بر نمیگرده !!
روزگارتون خوش!!
پاسخ:
سلام به شما عزیز مهربانم

بله به قول رهی که در اول کتاب سایه عمر خود نوشته( هرچه کمتر شود فروغ حیات رنج را جانگداز تر بینی...سوی مغرب چو رو کند خورشید سایه ها را درازتر  بینی). حالا از این درازی سایه که بگذریم گدشته ای که فقط درد هایش انسان را می آزارد زندگی را مشکلتر میکند

به وبتان سر زدم داخل که نتونستم بشم ولی از آهنگی که گذاشته بودید کلی لذت بردم . ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی