رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

بیهوده بود

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۵۲ ب.ظ

نظرات  (۳)

  • abdolnabi solimani
  • این شعر نا قابل تقدیم به خواهرم گیتی رسائی

     

    چه کسی رسد به پایت ز محبت و صفایت

    به خدا ز مهربانی در جهان یگانه هستی

    پاسخ:
    درود به شما بزرگوار . دلم شاد میشود . حضورتان برایم بسیار مغتنم است . من لایق اینهمه لطف و مهربانی نیستم ولی خودم را بسیار باسعادت حس میکنم با حضور شما برادر خوبم .همانطور که قبلا هم گفتم مرا به یاد برادر محازی عزیزم می اندازید هرچه او نیست شما باشید عالی سرودید کاش منهم این چنین ذوقی داشتم .
  • حامد احمدی
  • چه یار بدی. دو هزار جفا و باز انتظار مهر از او؟

    روایت یک عشق یکسویه و جانسوز است. چون در این زمانه کم است و روایت عشق ناب است، مفید است چنین تمناهایی و مطالعه چنین احوالاتی.

    پاسخ:
    بعله  دیگه . اینطوریاس . 
  • abdolnabi solimani
  • گام بر میدارم اما این گذر بیهوده بود

    تا کلید دل نچرخد فکر در بیهوده بود

     

    اه ای گنجشک من در کنج غمهایت بمان

    آسمان وقتی نباشد این سفر بیهوده بود

     

    ناخدا پا از گلیم دور دریاها بکش

    بادبان وقتی نباشد این سفر بیهوده بود

     

    کار با ابرو کمانان آخرش رسوایی ست

    تیر اگر از چشم برخیزد سهر بیهوده بود

     

    موجها افسار خود را دست ساحل داده اند

    کوشش دریای طوفانی دیگر بیهوده بود

     

    ای درخت پیر از قانون جنگل ها نترس

    ریشه تا در خاک می ماند تبر بیهوده بود

    پاسخ:
    یکی از یکی زیباتر . شرمنده اینهمه لطف شما برادر مهربانم هستم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی