ما را صنمی ز عشق بیمار نمود
خندید به حال ما و اقرار نمود
چون دید که دیده اند احوال مرا
پیش همگان نشست و انکار نمود
#گیتی_رسائی
ما را صنمی ز عشق بیمار نمود
خندید به حال ما و اقرار نمود
چون دید که دیده اند احوال مرا
پیش همگان نشست و انکار نمود
#گیتی_رسائی
امروز ز دیروز غمم بیشتر است
هرلحظه هوای شهر دلگیر تر است
این شام سیاه را که پایانی نیست
گویا که پگاه ما ز شب تیره تر است
#گیتی_رسائی
یک عمر کشیدم به خدا بار غمت را
در حسرت یک بوسه ز لعل شکرت را
بیهوده دهم وعده ی فردا به دل خویش
اقبال مرا نیست ببینم اثرت را
#گیتی_رسائی
کجا روم ؟ که رها گردم از خیال تو من
شدست حسرتم امروز تا شوم فدای تو من
زبس عجیب و غریب است حالم این روزا
همان به است نباشم دگر به یاد تومن
#گیتی_رسائی
تو با خیال کشاندی مرا به هر سوئی
درین خیال بمُردم ، دگر چه می جوئی
شنیده ام که تو گفتی که ، خود گنهکارم
خیال نیست اسیرم ، دگر چه میگوئی؟
#گیتی_رسائی
بی حد خدای همچو مرا آفریده است
چون من بسی اسیر و دل آزرده دیده است
تابم چو رفته است درین بیقرار گاه
بس فریاد کرده ام و او شنیده اســت
شاید که دلخوش است به پایان کارخویش
ما غافلیم و او به جبران رسیده است
گر راه را به غلط رفته ایم ما
راشد چو اوست ، خط و نشانی کشیده است
یارب بس است اینهمه برما مگیر سخت
جانی که داده ای به لب ما رسیده است
هرروز با سئوالی و هر روز باغمی
این آزمایشان تو پایان ندیده است؟
گفتی که اشرف همه ام بر زمین تو
این مدعاست ، گو چه کس آنراخریده است
اندر خیال خام چه شب روز کرده ایم
آهوی عمر ماست که از ما رمیده است
دیگر"رسا" منال که از ما گذشته است
بگذر که گفته اند زپسِ شب سپیده است
#گیتی_رسائی
رازیست در دلم ، چو گنجی نهان شده
چون تیرسالهاست که اندر کمان شده
تابم ز دست رفته و جانم گرفته است
"گفتم شوم چو پیر به نسیان سپارمش"
این سینه سوز درد ولیکن جوان شده
#گیتی_رسائی
دل را حریف نیست غم بیکران یار
دیگر نمانده راه چاره برایم درین گذار
بیهوده است اینکه دهم وعده ی وصال
رفتست عمر و ازآن مانده یک غبار
#گیتی_رسائی
میسوزم ، آتشم تو مزن بیش ازین ،بس است
کردی مرا خراب درین زندگی ، بس است
آورده ای تو جان به لبم ای خرابکار
ازما گذشته ، اینهمه نامردمی بس است
#گیتی_رسائی
مرا عشق ساقی به مستی کشانده
گه و گاه بالاو پستی کشانده
به یک جام مست اَلستم نموده
به جامی دگر ترک هستی کشانده
#گیتی_رسائی
ایکاش دهی نــــــــمره ام از مهر و وفا بیست
چون در همه عالم کسی چون من زوفانیست
هربار تو بد کردی و من مــــــــــــهر نمــودم
از پا به سرت جور و جفا هست وفا نیـــست
#گیتی_رسائی
چو دیدم رنگ گلگونت
دلم میسوخت بر حالم
فصل تو باشد بهار و
شهر ما باشد خزان؟
این تفاوت نیست . این فرقست
آری
از زمین تا آسمان
#گیتی_رسائی
افتاده در سرم
که خیالت ز سر به در کنم
آخر بگو بگو
که چه سان روز شب کنم ؟
#گیتی_رسائی
"خداوندا"
مرا تنها تو مگذارم ، که من از نیش می ترسم
نباشد باکم از عقرب، ولی از میش می ترسم
ندادند عاشقی یادم، درون پیله پیچیدم
شدم خود همچنان ماری، ز زهر خویش می ترسم
شنیدم عاقلی میداد پندم بهر دلداری
من ازاو زینهمه بیهوده غمخواریش می ترسم
ندیدم مهربانی بی غرض دراین جهان هرگز
درین ویرانه از یاهوی هر درویش می ترسم
غلط پنداشتم یارب گریزانم من از هستی
بهرچه داده ای شکرت ولی زین بیش می ترسم
زبس بارکسان بردم به حکم رسم انسانی
دگر از رحم کردن بهر هردل ریش می ترسم
"رسا" گفتا صبوری کن به تنهائی که شیرین است
که من از مسلم و از یار کافر کیش می ترسم
#گیتی_رسائی
خوشا آنکه با روی خوش خواستن
ز یارب برای همه حال خوش خواستن
به ویرانه باشی و خواهی ز حق
بر خار و خس روز خوش خواستن
#گیتی_رسائی
با ماه بسی گفته ام
اسرار دلم را
او همدل و همراه همه
شب گذران است
#گیتی_رسائی
من کجا و به عشق خو کردن
عمر طی شد به جستجو کردن
بی نصیبم ، بیا تماشا کن
من کجا فکر آبرو کردن
#گیتی_رسائی
گلبانگ نوای خوش شنیدم
گفتم که صدای دلبر آمد
اقبال بد مرا تو بنگر
بگذشت و درین گذر نیامد
#گیتی_رسائی
رفتی و، به دست غم سپردی ما را
از یاد نرفتی و ، ببردی ما را
چاره نبود مرا ، ندانم چه کنم ؟
از زمر ه ی بیدلان شمردی ما را
#گیتی_رسائی
رنگ از رُخم پریده . ندیدی؟
نگو که نه
آتش بجان گرفته .تو دیدی؟
نگو که نه
بیهوده میکنی تو تظاهر
ندیده ام
من دل سپرده بودم و دیدی
نگو که نه
#گیتی_رسائی
قربان سر آنکه مرا ، یار صدا کرد
شد مرهم و هر درد مرا بار دوا کرد
رنجور چو میدید مرا از غم ایام
با مهر مرا از غم و از رنج رها کرد
ازشادی من شاد چو گلهای بهاری
صد خنده و شوخی ز سرصدق و صفا کرد
بودند حریفان همه گهگاه کنارم
او خانه ی خود در دل و در دیده بناکرد
آزرده اگر ساختم از زخم ربانم
با آنکه ز من جور و جفا دید وفا کرد
چون رنگ رخم دید بشد محرم اسرار
صدها گره از کار من غمزده وا کرد
تا اوست مرا نیست غمی در همه ایام
این یار"رسا" لطف خدا بود و خدا کرد
#گیتی_رسائی
مرگ دلم شــــــــــــــــده فکر شبانه ام
من را ببین ، ببین چه شده ذکر شبانه ام
آتـــــــــــش به سینه میزنم و کیف میکنم
آرام جان من شـــــــــده سِحرِ شبابه ام
#گیتی_رسائی