۱۲
شهریور
ابر به باران گفت
من خالق تو هستم . اگر نبودم چه میکردی؟
قطره ی باران به دریا رسید و
دریا خندید.
گیتی رسائی
ابر به باران گفت
من خالق تو هستم . اگر نبودم چه میکردی؟
قطره ی باران به دریا رسید و
دریا خندید.
گیتی رسائی
کاش می شد من فراموشت کنم
همچو خورشیدی . که خاموشت کنم
بگذرم از تو فروپاشی کنم
با خیال تو هم آغوشی کنم
آسمان سینه بارانی کنم
عشق را با خویش قربانی کنم
هرغزل بهرت تماشائی کنم
درسرای عشق غوغائی کنم
ناتوانم زین همه .کاری کنم
کاش می شد با دلم یاری کنم
عشق را گه گاه مهمانت کنم
تاسحرگه بوسه بارانت کنم
چون "رسا" خود را به قربانت کنم
یا درون سینه پنهانت کنم
گیتی رسائی