ز بعد رفتن تو
شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ق.ظ
نــــــظر به غیــــر میانداز ، زانکه می سوزم
نی ام چنان که تو بینی.چو شعله در سوزم
خدای دانـــد و دل بعـــــــد رفتنــــت هرگز
نیـــــــاید از دو لبم جـــــز غم جگر سوزم
ولـــــــی هنـــــــوز به دیدارت آرزومندم
به حســـرتت بنشستم اگر چه لب دوزم
دل از خیال تو فارغ نشد چه باید کرد؟
به مکتب تو و ، عشق تو دانش آموزم
روا مدار شوم آب من زسرچون شمع
اگرچه در غم عشقت همیشه پیروزم
"رســـــــا" بگفت ز بعدت نبـــــود آرامش
که مـــــــن به مرغ ســـحردرس باید آمـوزم
گیتی رسائی
****************************
نزدیکت می شوم
بوی دریا میآید
دور که می شوم
صدای باران !
بگو تکلیفام با چشمهایت چیست ؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟!
***********************************