طبیب من تنها
سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۳ ب.ظ
به تنهائی گرفتم خو ، عجیب است
دل تنها درین عالم غریب است
فقط من هستم و من هستم و من
غم و محنت به درد من طبیب است
گیتی رسائی
به تنهائی گرفتم خو ، عجیب است
دل تنها درین عالم غریب است
فقط من هستم و من هستم و من
غم و محنت به درد من طبیب است
گیتی رسائی
که زمانی
بی تفا وت از کنارشان گذشته ای
تمام دنیای مردی بوده اند
همین زن که از اتوبوس پیاده شد
با چشمهای معمولی
و کیفی معمولی تر
و تو معصومش پنداشتی
روزی
جایی
کسی را آتش زده
با همان ساقهای معمولی
و انگشتهای کشیده
شک ندارم
مردی هست
که هنوز
در جایی از جهان
منتظر است آن زن
خوشبختی را در همان کیف چرم معمولی
به خانه اش ببرد
رویا شاه حسین زاده