دوای درد
پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ
دوای درد ، گفــــــــتن نیـــــــست ، دانـــــم
شنیــــــدن همچو دیدن نـیـــست ، دانم
دلـــی دارم چو دریا پر ز طـــــــوفان
ازین طوفان رهیدن نیست دانم
گیتی رسائی
دوای درد ، گفــــــــتن نیـــــــست ، دانـــــم
شنیــــــدن همچو دیدن نـیـــست ، دانم
دلـــی دارم چو دریا پر ز طـــــــوفان
ازین طوفان رهیدن نیست دانم
گیتی رسائی
در نبودت مرگ نزدیک است، هر آن بیشتر
هرچه مانع می شدی، دیوارِ زندان بیشتر
از طنابِ دارِ دور گردنم دریافتم
هر قَدَر الله نزدیک است،شیطان بیشتر
شهرتِ تصویر تو نقاش را گمنام کرد
از خدا هم دوستت دارم به قرآن بیشتر
دوریِ یوسف فقط چشمِ پدر را کور کرد
پیرِ مصری داغ دید از پیر کنعان بیشتر
ببشتر از من ردیفِ شعر می آمد به تو
هر قدَر می رفت شعرم رو به پایان بیشتر
هیچ کجا هیچ زمان
فریاد زنده گی بی جواب نمانده است
به صداهای دور گوش میدهم
از دور به صدای من گوش می دهند
من زنده ام
فریاد من بی جواب نیست
قلب خوب تو جواب فریاد من است
احمد شاملو