مشو غره
چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۲۳ ب.ظ
به رنگ و روی مهرویان مشو خام
بترس از آنکه بی مایه دهد کام
خدا با آنهمه لطف فراوان
نبخشیدست بی مایه به ما جان
به هرچه داده صد منت نهاده
بشو شاکر به هر نعمت که داده
چو کردی شکر نی پایان کار است
که مرگی سخت تردرانتظار است
کریمان چون دهند کی باز گیرند؟
ربخشش تا خدا پرواز گیرند
به یمن نعمت و بی حد و پایان
نمیدانم چه سان باید دهم جان
دریعا جبر بود این زندگانی
کنم شکرش نباشد جاودانی
مشو غره اگر دیدی محبت
فرستد بهر تو صد خوان نعمت
بدان قصد و غرض باشد در اینکار
خصوصا گر کند در بخشش اصرار
به زیر کاسه حتما کاسکی هست
به زیر دست و بالش دستکی هست
"رسا" دیدست ، بیهوده سخن نیست
نشان گل درین دشت و دمن نیست
#گیتی_رسائی
- ۹۷/۰۳/۰۹