رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

نشاید

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۸ ق.ظ

  • گیتی رسایی

نظرات  (۳)

  • abdolnabi solimani
  • تو که گفت که با ما نشاید کرد

    دروغ گفت چه باشد چرا نشاید کرد

    غلام لعل لب تست جان شیرینم

    چنین حکایت شیرین کجا نشاید کرد

    به بوسه قصد لبت کردم از میان چشمت

    به غمزه گفت نشاید هلا نشاید کرد

    میان موی و میان تو نکته باریکست

    در آن میان سخن از لب رها نشاید کرد

    هزار سال تنم گر ز تن جدا ماند

    هنوز مهر تو از جان جدا نشاید کرد

    پاسخ:
    سپاسگزار مهر روز افزون شما هستم . حضورتان برایم بسیار ارزشمند است . آنهم با این اشعار بسیار بسیار زیبا
  • حامد احمدی
  • چقدر زیبا و حرفه‌ای

    پاسخ:
    درود بر شما عزیز مهربانم . سپاس از این پیغام که دلم را شاد کردید خودم را لایق این لطف نمی بینم .
  • هادی اسماعیلی فضل
  • سلام وب خوبی دارین . بنده هم تک بیت همراه با عکس نوشته کار می کنم خوشحال میشیم در خدمتتون باشیم.


    چه کرده برق لبت با دلم؟ نمی دانم
    همیشه کشته ی یک اتصال کوتاهم

    همیشه زجر دشمن شادی آور نیست گاهی هم
    دل یک گربه با مرگ سگی ولگرد می گیرد

    پاسخ:
    زیبا مینویسید . خودم برای خودم با خودم .عالی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی