ما بیگانه ایم
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۳۲ ب.ظ
ما که با درد آشنا وز خویشتن بیگانه ایم
بهر خلق افسانه میخوانیم و خود افسانه ایم
گر چه صد پروانه را شمعیم از سوز درون
صد هزاران شمع را از سوز جان پروانه ایم
در میان مردمان بیگانه بودیم از نخست
تا زمان بر ما سر آید همچنان بیگانه ایم
ترک این غافل نمائی کی کنیم ای عاقلان
شهر شهر غافلان است و نه ما دیوانه ایم
در حق ما هر گروهی را گمان دیگر است
کس ندانست این که ما گنجیم یا ویرانه ایم
مرده بیرون ز گوریم... چه قشنگ.
من خیلی گشتم، ندیدم کسی گفته باشه ما اشراف مخلوقات ایم. خودمون از خودمون درآوردیم.
ما معمولی هستیم. انتظارمان را باید تنظیم کنیم. یعنی کم کنیم. صفر نکنیم. یک دلخوشی هایی باید داشته باشیم.