ای اسب بی صاحب من برگرد کاری ندارم
می خواهم اینجا نباشی وقتی که جان می سپارم
او را به غربت سپردم وقتی که می گفت برگرد
من هم در این دشت حسرت خود را به او می سپارم
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد
شلام خواهرم دل نوشته فرمان بده بسیار زیبا بود دست گلتون درد نکنه موفق باشید.
ای اسب بی صاحب من برگرد کاری ندارم
می خواهم اینجا نباشی وقتی که جان می سپارم
او را به غربت سپردم وقتی که می گفت برگرد
من هم در این دشت حسرت خود را به او می سپارم
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد
شلام خواهرم دل نوشته فرمان بده بسیار زیبا بود دست گلتون درد نکنه موفق باشید.