رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی
آخرین مطالب

درد زن بودن

جمعه, ۳۰ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۲ ب.ظ

  • گیتی رسایی

نظرات  (۳)

  • سایه های بیداری
  • سراسر احترام ، سراسر تعظیم 

     

    عنایت فرزانه بانوی سخن سرزمین سوخته ام 

    قطرات شرم از کالبد نیمه جانم چنان فرو ریخت 

    که گویی 

    باران لطافت بهاری 

    شیشۀ پنجرۀ چوبی زهوار در رفته ای را . 

     

    باز تاب خمار اندیشۀ فرزانه بانوی سخن 

    از کوهستان سرد جانم 

    عین نئشگی دانش آموخته ایست 

    که پای تخته 

    سر شرم به زیر 

    همچون طوطی تکرار 

    درس انسانیت پس میدهد 

    بی آنکه عمق انسانیت آموخته از استاد را درک کرده باشد . 

     

    خمار اندیشۀ بانوی فخر 

    با هزار نئشگی دهر 

    معامله نکنم هرگز . 

     

    « نکره » هایی چون من حقیر 

    با آمیختن در اندیشۀ ناب خمار بانوی مهر 

    جای پایی می جوید میان « معرفۀ » سخن

    یاری ام کنید تا بیاموزم 

    از کلاس ناب انسانیت شما 

    که جوانی تفکر خواب 

    هیچ نیرزد در مقابل بیداری پیری 

    و : 

    افسانه ها از آنجا پدید آمد 

    که انسانها به انکار واقعیتها پرداختند 

    و خوابها از آنجا شروع شد 

    که انسانها مفهوم افسانه ها را نفهمیدند 

    و بیداری 

    یک رویای دست نیافتنی ... 

     

    دست به سینه ، در محضر پیر فرزانه 

     

     

    پاسخ:
    با درود فراوان . و درمانده از پاسخ به اینهمه زیبائی کلام و پر باری واژه های ناب ِ دلگرم کننده

    شرمسارم از اینکه با چنته ای خالی از هر گونه بضاعت

    با این احوال خوشدلم که چشمانم بر اینهمه زیبائی کلام که همانند آوای خوشی است که بر دلی غمین سایه می افکند روشن میشود

    می آموزم در محضر شما عزیزم . و بر خود فخر میکنم اگر توشه ای از این همه توانائی بردارم

    سپاس از حضور شما مهربان


  • سایه های بیداری
  • عرض ادب و احترام 

     

    آنچه در آن مختصر بر آمد ، نه انگیخته از کدر سرای جان حقیر ، که پژواک لطافت احساس فرزانه بانوی سخن بود که زانوی ادب خماند به میل و اشتیاق در پیشگاه شما و نیز تعظیم سر . 

    زنگار اگر بود ،

    دُر سخن

    از سینۀ صدف

    کی می تراوید

    اینسان زلال

    چون شبنمی

    بر گلبرگ جانی . 

     

    شفاف نگاه « رسا »

    در جام « گیتی » نما ،

    بینشی تمام عیار ،

    مصور کرده بی غبار . 

     

    تسلیم بانو اگر اینسان بُوَد 

    ترجیح میدهم هرگز زمانه نباشم پیش رویتان 

    که تیز تیری نهاده اید 

    میان کمان سخن 

    که از هر جا خورَد 

    زمانه ز هر سوی بدررد ( الان اختراع کردم واژه را ) ( مشابه : نمی گیگیریم ) 

    « لبخند » 

    سایتان بر سر ما مستدام 

    و نگاه و قلمتان شیوا و مانا 

     

     

     

     

     

     

    پاسخ:
    با سپاس و ارادت
    به قولی که این روزها اشنا مینماید
    زبانی دارم قاصر. در مقابل ادبیات فاخر شما
    دلی دارم که سراسرش جایگاهی پر درد است
    نمیتوانم بگویم که بعد از نوشتار بسیار زیبای شما عزیزم چقدر احساساتی شدم
    سن و سال انسان را به خماری میکشد . خماری احساسات درک انسان را به نیستی
    و حضور شما باعث شد تلنگری به این خمار آلود بزند
    بودن را میشود با یک جمله از کمای سن و سال بیرون کشید
    آنقدر زیبا بود پیامتان که بودن جوانهائی مثل شما روح مرا آرام میکند
    چرا این را میگویم ؟ که فرزندانم اینگونه مرا در نمی یابند
    بودنتان افتخاریست برای این مادر بزرگ
    شادمانی و موفقیت برای شما آرزوی منست
  • سایه های بیداری
  • با احترام 

     

    زیبا و دلنشین 

    نه از بابت مفهوم رنج درون شعر 

    بلکه از بابت صنایع ادبی شعر 

    که رنج مفهومی درون شعر ، 

    غمی دارد افزون از گنجایش جهان . 

    مانا باشید و هَزار سخن سرای این سرزمین 

    پاسخ:
    با سپاس . از اینهمه مهر و لطف که به دلم نشست و تا اندازه ای زنگار غم این روزها را زود بی نهایت سپاسگزار هستم . دلم میخواست بیش از اینها فعال بودم ولی بازمانه نمیشود جنگید . تسلیم تنها راه راهائی از رنجهای ناخواسته ای است که به روح و جسممان تحمیل میشود . حضورتان را ارج مینهم .به سایتتان مراجعه کردم و آموختم از آنهمه احساس ناب .آرزویم برایتان سلامتی و موفقیت روز افزون است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی