رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جان گر طلب کنی» ثبت شده است

۰۲
آبان

دارم سری بگو که به پایت فدا کنم


گفتم که باتو تا به نهایت وفا کنم


گفتی که حرف را بعمل آزموده اند


جان گر طلب کنی بهوایت رها کنم


گیتی رسائی





  • گیتی رسایی