رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

هرچه پیش آید

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۱ ب.ظ


♥

سرنشــــــــین قایق عشقم ولــــی دلمرده ام

بوستان عشق جایم . شاخه ای پژمرده ا م

دلستـــانی نیست دیگر . غرقِ دنیای خودم

خنده برلب میـــــنشانم .درنهان افسرده ام

آسمــــــانم هست.امـا بی ســــــتاره .تارِتار

من زدست خویشتن بیش از همه آزرده ام

درسکوتم هــست غوغا در دلم آتــــشفشان

من غم دل را مثال شهد شیرین خورده ام

هرکه می پرسدچرا با خویشتن بد میکنی؟

پاسخم اینــست .عمری بارِدل را برده ام

سینه ام شد پاره پاره قامتم شد همچو دال

بسکه بنشاندم هزاران رنگِ غم برگُرده ام

ای"رســـا" دیگر نباید بیش ازین ها ناله کرد

خویش رابرهرچه پیش آید کنون بسپرده ام

گیتی رسائی
  • گیتی رسایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی