رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی
آخرین مطالب

چو آمد عشق

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ق.ظ

تنها تر از نیلوفرِ مُردابِ خاموشی


چو آمد عشق دردم چاره می کرد


دل دیوانه ام  صد پاره می کرد


سر سودا ندارم مستِ مستم


نه یکباره ببین صد پاره می کرد


گیتی رسائی 

نظرات  (۱)

سلام نازنین بانو

تو اینجایی
با همان چشم ها
همان دست ها
و درست با همان اسم،
شاید این چیزی شبیه یک معجزه باشد اما
من هنوز
چشم هایم را
به همان جاده ای دوخته ام
که تو را به دستش سپرده بودم!

به بی ثباتی محکومم نکن
آن کسی که من بدرقه اش کرده بودم
هرگز باز نگشته است!
روزگار امانت دار خوبی نیست...

 

"مصطفی زاهدی"

از کتاب: دست هایش بوی نرگس می داد


پاسخ:
آری روزگار امانت دار خوبی نیست . این حرف تمامل دلهای پر از درد هست 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی