رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی
آخرین مطالب

گلستانم نگهبانی ندارم

جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ب.ظ

دلم تنگ اســـــــــت درمانــــــــــی ندارم


چه می پرسی ؟ که سامـــانی ندارم


نمی دانی تو حالم خــــــانه آباد


گلستانم . نگهبانی ندارم


گیتی رسائی

نظرات  (۳)

کفش‌های سیاه من
با لکه‌های کهنه‌گی‌شان
با سوراخ‌هایی که باران را
به جوراب‌های من پیوند می‌دادند
چه‌قدر دنبال تو آمدند
چه‌قدر صبورانه منتظر ماندند
برای شنیدن صدای کفش‌هایت
بر سنگ‌فرشِ پارکِ پرتِ کنارِ بزرگ‌راه
چه‌قدر رج زدند آن خیابانِ خاطره‌خیز را
برای تلاقیِ کوتاهِ نگاه‌هامان
که همیشه ختم می‌شد به اخمِ تو
و من چه ظالمانه از یاد بردمشان 
با خریدنِ کفشی نو
کفشی که قشنگ بود
اما نمی‌توانست تازی‌وار ردت را بو بکشد
و گم شدم با کفش‌های تازه‌ام
در خیابان‌هایی که به تو نمی‌رسیدند

بل‌که هنوز 
در کنج انبارِ آن خانه‌ی قدیمی
جفتی کفش سیاهِ کهنه مانده باشد
که نمکی‌ها هم
روی خوش به آن‌ها نشان نمی‌دهند
باید دوباره بپوشمشان!
شاید آن کفش‌ها هم‌چنان
راهِ رسیدن به تو را بَلد باشند
..........
یغما گلرویی
پاسخ:
من آن ترک طناز را میشناسم
من آن مایه ناز را می شناسم

رسیده به گوش من آواز پائی
تو بودی من آواز را می شناسم
شعر بالایی خیلی خیلی قشنگ بود ؛ غزله رو میگم 
عاااااااااااااااالی بود
پاسخ:
خدا را شکر آقای علی یاد . ممنونم که به دیدنم میائید
خودتون نوشتید؟؟؟ اگه آره باید بگم خیلیییییی قشنگه. به وبلاگ فقیرانه منم سر بزن ممنوم
پاسخ:
زهرا خانم فقیرانه چرا؟اومدم دیدم خیلی هم قشنگ بود لینکتون هم کردم عزیزم . ضمنا این نوشته های بی سر و ته مال خودمه . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی