رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی
آخرین مطالب

بخت و اقبال

جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۱۱ ب.ظ

نظرات  (۱)

  • حامد احمدی
  • دیروز در جایی مشغول کار ساختمانی بودم با چند کارگر دیگر. ماشینی عبور کرد، به اصطلاح شاسی. کارگری که بیست سالی از من بزرگتر بود گفت، چطور این بچه چنین ماشینی سواره؟! و گفت، به شانسه. و با این حرف خود خودش را آرام کرد.

    بخت و اقبال، همینکه باعث می‌شوند تمام ناملایمات را بتوانیم بیندازیم به گردن آن، خودش بزرگترین نعمت است. اینکه بگوییم ما از ابتدا شانس نداشتیم.. این تمام خودخوری ها و زیاده از حد انتظار داشتن ها را از آدم می‌گیرد. با این وصف، می‌شود حتی زد که با بخت اندک، چطور طبع سرودن ش هست هنوز.

    پاسخ:
    درود بر شما . اولا عذر خواهی میکنم که دیر به دیر جواب میدم ولی هر روز محبت شما را مرور میکنم ولی چون بیشتر وقتم صرف دوا و دکتر خودم و همسرم میشه راستش کم میارم . البته خواستم با شما درد دلی هم کرده باشم . پسرم این را در مغز ما کرده اند و صد البته وقتی انسانها چاره ای ندارند همان بهتر به ریسمام بخت و اقبال چنگ بزنند وگرنه انسان از بی عدالتیها دیوانه میشود . بحث طولانیست و زمان کم ولی خوب چه میشود کرد اگر این ریسمان نبود الان ما یا مثبت یا منفی اینجا که هستیم نبودیم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی