رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

آنانکه غنی ترند محتاج ترند

رویاهای تنهائی من

حضورم فقط یک بودن است . همین .

نه شاعرم و نه ادعائی دارم که کم توان تر از هرگونه توانی هستم .

اگر نوشته ای دارم فقط یک دلنوشته از دلتنگیهام است و بس .

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نشسته در برم» ثبت شده است

۱۴
مرداد

As a child, I can remember sitting in the window at night, staring up at the stars and wishing that I was amongst them.


خواب رفته از سرم


دل نشسته در برم


چشم را می بندم و بر بادبانی از خیال


قلب شب را می شکافم با خیال


شعله های اندرونم ،همچو نوری


می نشیند بر شبم


شام را چون روز روشن می کند


می نویسم لیک پایانی نمی بینم هنوز


شب که شد ، از درد خود هم پافراتر می نهم


دردیاران، سوزهجران، غصه بیماری همسایه و


بیماران دارن ، ناله هاو حسرت و کین فراوان


رنگ رنگ و، جور واجور و، هزاران


خواب رفته از سرم ، دل شکسته در برم


گیتی رسائی

  • گیتی رسایی